عبدالله بن محمد امویعبدالله بن محمد اموی، حاکم اموی اندلس در قرن سوم قمری بود که بعد از برادرش منذر بن محمد اموی به حکومت رسید. مدت حکومت وی بیست و پنج سال و نیم طول کشید و در سن ۷۲ سالگی درگذشت. ۱ - معرفی اجمالیابومحمد، عبدالله بن محمد بن عبدالرحمن (دوم) فرزند حکم بن هشام بن عبدالرحمن اول (الداخل) مادرش کنیزی آزاد شده به نام بهار بود. ۲ - وضعیت حکومتبرادرش منذر در سال ۲۷۵ق و در حالی که عمر بن حفصون را محاصره کرده بود، پای دیوارهای دژ «ببشتر» درگذشت. با مرگ برادرش به جای او نشست و مدت بیست و پنج سال و نیم در وضعیتی حکمرانی کرد که پایههای حکومت امویان در اندلس و تمامیت ارضی کشور بر اثر شورش یاغیان و ضربات چیره شدگان بر قدرت، در حال نابودی بود. در دوران او، کار قیام ابن حفصون بالا گرفت و حملاتش از شمال کشور تا نزدیکیهای قرطبه رسید. قدرتطلبان بربر و عرب بر بسیاری از شهرها چنگ انداخته، آنها را مستقل اعلام کرده بودند. حکومت طولانی او در نبردها و جنگهای مستمری گذشت که شیرازه مملکت را از هم گسست و نیرو و امکانات آن را تحلیل برد. ۳ - شخصیتعبدالله مردی پارسا، بسیار مقیّد، متواضع، بخشنده، خیرخواه و یاور فقیران بود و سهمی از درآمدهای مالیاتی را به آنان اختصاص میداد. او همچنین عالمی سخنور با نظمی استوار و بیانی عالی بود و برای برپایی عدالت و برچیدن ستم و ناحقی از کوشاترین افراد بود؛ همچنان که بسیار علاقهمند به دانستن نیازهای ملت و با این ویژگیها بسیار سنگدل و خشن بود. منقول است که طرح قتل برادرش منذر را ریخت و پزشکِ او را فریفت؛ او نیز با ضربه نیشتری زهرآلود، منذر را کشت. همچنین دو برادر دیگر خود به نامهای هشام و قاسم را سخت عذاب کرد و عدهای از امیران اموی و بزرگان دولتی را زندانی کرد و برخی از آنان را کشت. ۴ - درگذشتپیش از مرگش، نوهاش عبدالرحمان بن محمد مقتول را (که مطرّف پیشتر در نبود پدرش عبدالله برادر خود محمد و پدر عبدالرحمان را کشته بود) بهجانشینی خود برگزید. عبدالله در ۷۲ سالگی درگذشت. ۵ - گزیدهای از اشعاراو شاعری خوش قریحه بود و تغزلات زیبایی داشت؛ از جمله: «ای وای بر من، از دست آن مغ بچه سیاه چشم که اختیار از دست میرباید! گویا گونههایش گل سرخی هستند که شکوفههای سپید و زرد با آنها درآمیختهاند. او چون شاخه درخت «بان» است. هنگامی که رخ مینماید و متمایل میشود، چشمان خود را که سفیدی آن چون برف و مردمک آن چون شبق سیاه است، میگرداند. تا روز و شب در گذر است، محبّت بی دریغم وقف اوست.» قطعه ذیل نیز از اوست: «ای دل عاشق! چقدر دردمندی! و ای اسیر عشق! چقدر فروتنی! ای پیکِ چشمِ یار! چه زود پیامها را رد و بدل میکنی! پنهانی پیام میرسانی و باز میگردانی و آنکس که در مجلس کنارت نشسته است، از آن آگاه نمیشود. چه بسیار حاجتهایی که آشکار و برآورده کردی؛ نام پروردگار مبارک باد! چه بسیار مطیع هستی!». [۳]
ابن خطیب، محمد بن عبدالله، اعمال الاعلام، ص۲۶-۲۸.
[۴]
ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۴، ص۱۶۴.
[۷]
زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۴، ص۲۶۹.
[۸]
ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۲، ص۱۱۴.
[۱۰]
فروخ، عمر، تاریخ الادب العربی، ج۴، ص۱۵۶.
۶ - پانویس
۷ - منبععبدالسلام ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۲، ص۱۷۳. ردههای این صفحه : امویان اندلس | حاکمان اموی | حاکمان اندلس | خلفای اموی اندلس | درگذشتگان سال 300 (قمری) | شخصیتهای قرن 3 (قمری)
|